شهادت حضرت قاسم علیه السلام
آسمان شاهد کـشـف حسنـی دیگر بود نـوۀ فـاطـمـه اما خـود پـیغـمـبــر بـود پدرش بود خـلـیـل و خود او اسماعیل گرچه در مــرتبۀ عشقِ خدا برتر بود هر کجا پای نهد بوی خوشش می ماند عطر جا مانده ازاو یک تنه یک قمصربود دست و بازوش، قد و قامت و رعنایی او همه از طایفه ای هست که نام آور بود گرچه باباش کمی زود سفر کرد،عمو سیـزده سال برایـش پـدر و مـادر بـود دشمنش گفت حسن وارد میدان شده است تا زمانی که رجز خواند در این باور بود وسط دشت به زیر قــدمش گـل رویید چـون تجـلـی هـو الأول و الآخـر بـود سخنانش همگی بوی بنی هاشم داشت کـربـلا منتـظـر حـادثه ای دیـگـر بود |